خوانندگان گرامی،
همان طور که در شماره های قبل به آگاهی تان رسید این صفحه را اختصاص داده ایم به برخورد دیدگاه های دو برادر خیالی با نام های هابیل و قابیل. این دو برادر از نظر سنی با یکدیگر دو سال اختلاف دارند و با وجود آن که در یک خانواده و یک نوع شرایط بزرگ شده اند، نقطه نظرهای متفاوت و حتی مخالف یکدیگر دارند. از آنها خواسته ایم تا در هر شماره بحثی را مطرح کنند و نقطه نظرهای خود را بگویند. ما بدون هیچ قضاوتی این دیدگاه ها را ارائه می کنیم و قضاوت را بر عهده شما می گذاریم. اگر خوانندگان گرامی نظری به طرفداری یا مخالفت با هر یک دارند می توانند نظر خود را، از طریق فرستادن ایمیل به آدرس پیک، با ما در میان بگذارند. گفتار این بار هم در رابطه با «استثنایی گرایی آمریکایی» است.
هابیل: بابا این چه افتضاحی بود راه انداختید؟ به حق چیزای نشنفته! کودتا؟ اونم تو آمریکا؟ حمله مسلحانه به کنگره؟ یعنی حمله مسلحانه به سمبل دموکراسی؟ قصد گروگان گرفتن نماینده های کنگره و مایک پنس و شاید حتی اعدام اونا؟ بابا واقعاً که دست مریزاد! من پای تلویزیون میخ کوب شده بودم. از یک طرف شوکه شده بودم از طرف دیگه انگار ته دلم انتظارش رو داشتم. ولی بازم باورش خیلی برام سخت بود. البته توی این چهارسال حکومت ترامپ عادت کرده بودیم که انتظار همه چیز رو داشته باشیم ولی این یکی دیگه اِندِ قضیه بود.
قابیل: اول از همه جمع نبند و این قضیه رو به گردن همه جمهوری خواه ها ننداز. خیلی ها این حرکت رو محکوم کردن و خواستن بررسی بشه. آره منم انتظارشو نداشتم که به این صورت عمل کنه. بعضی هام می گن این یه دام بوده. مخصوصاً جلوی تظاهر کننده ها رو خالی کردن و به اندازه کافی پلیس نذاشتن که اونا توی تله بیافتن و اون کارای افراطی رو بکنن. اگه پلیس به اندازه کافی اونجا بود از همون اول جلوی اونا رو گرفته بود، نمی تونستن برن تو و اون همه خراب کاری کنن. باید ته و توش در بیاد معلوم بشه چرا فقط پونصد پلیس کاپیتال رو واسه مراقبت گذاشته بودن در حالی که می دونستن این همه آدم واسه تظاهرات دارن می رن اونجا.
هابیل: از یه طرف جوری حرف می زنی که انگار از این کار اونا حمایت نمی کنی. از طرف دیگه بازم داری توجیه می کنی.
قابیل: معلومه که از این کار اونا حمایت نمی کنم. تو تا حالا کی دیدی من از این گروه های فاشیستی و ضد دولتی حمایت کنم؟ اونا مسئله شون دولت مرکزیه؛ فقط می خوان دولت مرکزی رو سرنگون کنن. ترامپ و انتخابات واسه شون بهانه س همون طور که دیدی خواستن مایک پنس رو هم بگیرن و آویزون کنن.
هابیل: جالبه! تا حالا هر کاری این گروه ها می کردن صدات در نمی اومد. حالا که گندش دراومده داری خودتو جدا می کنی! مگه اینا به دعوت ترامپ به واشنگتن نیومده بودن؟ مگه ترامپ و نوچه هاش نبودند که از دو هفته قبل شروع کرده بودن طرفداراش رو توی سوشال مدیا بسیج می کردن که برن توی واشنگتن کار رو یکسره کنن؟ مگه ترامپ یه ساعت واسه شون سخنرانی نکرد؟مگه نگفت برین به کنگره و زورتون رو نشون بدین؟ حالا اومدی می گی اگه پلیس به اندازه کافی بود این جوری نمی شد. واقعاً که! چرا همیشه شیپور رو از سر گشادش می زنید؟
قابیل: مسئله شیپور و این حرفا نیس. تو خودت می دونی که من از همون اول نتیجه انتخابات رو قبول کردم. مرتب هم با دوستام مخصوصاً ایرونی های طرفدار ترامپ بحث می کردم که به هر حال انتخابات تموم شده و ما باختیم. از کارای ترامپ و طرفداراش توی کنگره هم سر در نمی آوردم. حالا ترامپ به کنار ولی اونایی که توی سنا و کنگره هستن خوب می دونن که نتیجه انتخابات رو نمی شه عوض کرد. فکر می کردم که یه جورهایی دارن واسه حفظ حزب از ترامپ دفاع می کنن چون همه می دونن که اکثریت حزب طرفدار بدون قید و شرط ترامپه و نماینده ها می ترسن باهاش مخالفت کنن چون توی انتخابات بعدی زیرآب شون رو می زنه. واسه همین فکر می کردم بالاخره کم کم به راه می آن. ولی خیلی هاشون هنوز جرات نمی کنن خودشونو جدا کنن. این که تا کجا و تا کی این کارو ادامه بدن اصلا نمی دونم ولی فکر می کنم در طولانی مدت حزب مجبوره خودشو از ترامپ جدا کنه.
هابیل: باهات موافقم. این اتفاق دیر یا زود می افته. به نظر می آد که ترامپ حزب جمهوری خواه رو به گروگان گرفته چون «پایه» به اصطلاح توده ای داره و حرف های پوپولیستی می زنه حزب بهش احتیاج داره. ولی به نظر من ترامپ هم گروگان اون گروه ها و اقشار راست افراطیه. می گی نه؟ اگه ترامپ یه قدم به این طرف می اومد یا مثلا نتیجه انتخابات رو قبول می کرد یا در مراسم تحلیف بایدن شرکت می کرد، سکه یه پولش می کردن. این گروه ها همونایی ان که می خوان حزب جمهوری خواه هم نابود بشه. اصلاً به کل مخالف دولت هستن. همیشه هم بودن. حالا یا به خاطر مسائل مذهبی مث ابورشن و این حرفاس یا عشق اسلحه س یا این که اصولاً آنارشیستن. با این گروه ها بازی کردن خیلی خطرناکه. تا قبل از ترامپ اینا وجود داشتن ولی درخفا کاراشونو می کردن. ترامپ بهشون رو داد. اینا تروریستن و طرفدار براندازی؛ باید باهاشون به طور قاطع برخورد کرد.
قابیل: با خیلی از حرفات موافقم. منم این گروه ها رو خطرناک می دونم. فکر می کنم باید اونایی رو که می خوان دولت رو به طور مسلحانه سرنگون کنن مجازات بشن. اگه می خوان فعالیت سیاسی بکنن، حقشونه؛ می تونن حزب خودشونو راه بندازن و فعالیت سیاسی کنن. مطمئنم طرفدار هم اونقدر دارن که بتونن یه وزنه ای بشن. ولی نمی تونی هم طرفدار فعالیت سیاسی باشی هم بخوای مسلحانه دولت رو چپه کنی! توی هر جامعه و کشوری این کار غیرقانونیه و چوب توی آستین آدم می کنن.
هابیل: صحبت مبارزه سیاسی و کشورهای دیگه رو کردی، می خوام بدونم بعد از این دو سه ماه گذشته نظرت درباره «استثناگرایی آمریکایی» یا“American Exceptionalism” چیه؟ این مسئله خیلی فکر منو مشغول کرده. ده ها ساله که ایدئولوگ ها و سیاستمدارای آمریکا اعتقاد دارن که دموکراسی نوع آمریکا استثنایی و متفاوت با دموکراسی های دیگه ست. از طرف دیگه به خودشون حق می دن که این دموکراسی رو واسه جوامع دیگه هم پیاده کنن. من فکر می کنم اگه کسی تا قبل از این وقایع دو سه ماه گذشته به خطا بودن این تئوری شک داشت، دیگه باید یقین پیدا کرده باشه که هیچ استثنایی وجود نداره. این که رئیس جمهور بازنده انتخابات نتیجه رو قبول نکنه خیلی استثناییه؟ یا این که نمایندگان حزب بازنده توی کنگره نتایج انتخابات رو نپذیرن خیلی استثناییه؟ آیا راه انداختن کودتای مسلحانه و اشغال کنگره به تحریک رئیس جمهور بازنده «استثنایی بودن آمریکا» رو نشون می ده؟ اینها کجاش استثناییه؟ مگه دائم اینا رو توی کشورهای جهان سوم نمی بینیم؟
قابیل: خب قبول دارم که این وقایع ضربه زننده بودن. خیلی از ماها با این کارها به کل مخالفیم. با این جور آدم ها هم همین طور. ولی فکرشو بکن، همین که با وجود کارهای ترامپ توی دو سه ماه گذشته و حمله و اشغال کنگره آب از آب تکون نخورد، این که بایدن هم اومد و قسمش رو خورد، هر چند زیر حکومت نظامی، این که قوانینی در رد قوانین ترامپ امضا شد، این که کنگره سرکار خودش برگشت، به نظر تو همین ها نشونه استثنایی بودن دموکراسی آمریکا نیست؟ تو هر کشور دیگه الان حمام خون به پا شده بود. تو ترکیه چند سال پیش که یه به اصطلاح «کودتای نافرجام» داشتن، نصف کارمندهای دولت رو اخراج یا زندانی کردن. کلی ها رو هم کشتن. یا توی کشورهای دیگه. مگه یادت نیس خودت موقعی که جورج بوش با اون برنامه فلوریدا ال گور رو شکست داد چقدر عصبانی بودی که چرا ال گور و دموکراتا قبول کردن و آب از آب تکون نخورد. البته قبول دارم که هیچ وقت مث این دفعه نبوده ولی بازم همه سرکارشون رفتن. استاک مارکت و ادارات و ارتش سرکارشون رفتن. از این استثنایی تر چی می خوای؟ اف بی آی یه تعدادی از مسئولین حمله رو دستگیرکرده و قضیه به زودی تموم می شه.
هابیل: آره، شاید حق با تو باشه. واسه کشوری که هنوز قانونی واسه مقابله با تروریسم خانگی نداره و نمی دونه با اینایی که مسلحانه می خوان دولت رو سرنگون کنن چه کار کنه، کارش به اینجا ختم نمی شه. من فکر می کنم اوضاع عوض بشه. اولاً هیچ وقت کشور این جوری دوقطبی نبوده. الآن هنوز سی درصد مردم یا هشتاد درصد جمهوری خواه ها دولت بایدن رو قبول ندارن. به نظر من کارت ها همه دست مسئولین حزب جمهوری خواهه. این که چطوری می خواد با ترامپ و هفتاد و شش میلیون نفری که بهش رای دادن برخورد کنه اصل قضیه ست. احتمال این که سایه ترامپ سبک تر بشه و گرفتار دعواهای قانونی و دادگاه بشه زیاده. ولی توی حزب کسی نیست که بتونه جای اونو بگیره. آیا آدم های مشنگی مث «مارجوری تیلور گرین» نماینده جورجیا که از طرفدارای کیوانان هست می خواد حزب رو رهبری کنه یا میت رامنی؟ در نظر داشته باش که هرچی جمهوری خواه ها به راست بکشن، دموکرات ها به چپ می کشن. الآن دستورالعمل دولت بایدن و کابینه اش رو ببین؛ یکی از مترقی ترین برنامه هاییه که تا حالا توی این کشور مطرح شده. البته من شکایتی از این بابت ندارم! برنامه های اعلام شده اش و قوانینی رو که امضا کرده مث برگشتن به قرار داد پاریس و برجام، لغو «مازلم بن» جلوگیری از حفاری های نفتی در زمین های فدرال، لغو ساخته شدن خط لوله نفت کانادا، رفورم قوانین مهاجرت و امثال اینا خیلی بیشتر از اونیه که ماها انتظار داشتیم. از این بابت من خیلی هم خوشحالم. ولی ترسم از اینه که چهارسال دیگه دوباره همه چی اونوری بشه و همه رشته ها پنبه.
قابیل: من فکر می کنم با رفتن ترامپ از صحنه کم کم رهبرای حزب به خودشون بیان و به اصول حزب برگردن. این که افراطی ها ممکنه از حزب ببُرن به نظر من موقتیه. نباید بذارن حزب دوشقه بشه. یا یه حزب جدید درست بشه. در اون صورت دیگه باید فاتحه به قدرت رسیدن رو بخونن، چون آرا می شکنه. اگه میانه روها رو متمرکز نگه دارن، موقع انتخابات همیشه می تونن روی جناح های راست تر و مذهبی ها حساب کنن. چون اونا به هر حال جمهوری خواه ها رو ترجیح می دن. خیلی از رهبرای حزب واقع بین ترن. اونا هم می بینن که دموکراتا کم کم چپ تر و سوسیالیستی تر می شن. اگه اونا بخوان از راست های افراطی حمایت کنن خیلی از میانه روها و تحصیل کرده ها حزب رو ول می کنن و خونه نشین می شن. باید یه کاری بکنن.
هابیل: بایدن می خواد با جمهوری خواهای کنگره کار کنه و اوضاع رو درست کنه. فکر می کنی بتونه؟ می شه با کسایی که اصلاً ریاست جمهوری اونو قبول ندارن کار کرد؟ به نظر تو چیزی به اسم «بای پارتیزان» اصلاً می تونه وجود داشته باشه؟ جواب خود من اینه که نه! به نظر من این پدیده دیگه وجود خارجی نداره. بایدن نباس اشتباه اوباما رو تکرار کنه. توی تمام دوره اوباما، میچ مکانل و بقیه جمهوری خواه ها همکاری که نکردن هیچ، جلوی همه کارهاش رو هم گرفتن. جمهوری خواه ها توی این چند ساله نشون دادن که خودشون هیچ طرح و برنامه ای ندارن. عامل متحد کننده شون فقط مخالفت با دموکرات هاس. واسه همین امیدوارم بایدن و دموکرات های کنگره تا اکثریت دارن قوانین به نفع مردم، محیط زیست، بهداشت عمومی و مهاجرت و سیاست خارجی ضد جنگ رو تصویب کنن و پیش ببرن.
قابیل: شاید حرفت درس باشه. به نظر من حزب جمهوری خواه اول از همه باید وضع رهبری شو با ترامپ مشخص کنه، که به زودی می کنه. بعد هم بهت قول می دم توی انتخابات میان دوره ای که سال دیگه ست، هم هاوس و هم سنا رو پس می گیره و رشته های بایدن رو پنبه می کنه. دوباره همون آش و همون کاسه!